تغییر نا پذیر
- با سلام به همه دوستان گلم - آرمان جونم تو این دو سه هفته ای که رفتیم و اومدیم شما به شکل عجیبی تغییر ناپذیر شدی وقتی بیرون هستی دوست نداری بیای خونه و وقتی خونه هستی دوست نداری بری بیرون دو سه بار خواستم ببرمت بیرون طبق معمولی که کلمات کلیدی بیرون رفتن مثل کفش و لباس بپوشیم و ... رو به کار میبردم این دفعات هم همین کار رو میکردم اما در کمال ناباوری شما اصلا خوشحال که نمیشدی هیچی خیلی هم ناراحت بودی که میخواستم ببرمت بیرون و یک چیز دیگه اینکه به شدت به کانون گرم خونواده علاقه مند شدی قبلا که بابا جون میرفت بیرون شما هم پشت سرش راه میگرفتی و میرفتی ولی الان با زور و جیغ داد حالیمون میکنی که حتمت سه تایی باید بریم بیرون ما ...
نویسنده :
مامان آرمان
14:42