جوجه اردیبهشتی ...!
- با سلام به همه دوستان گلم ....
میدونی زیبا ترین ماه سال که همه طبیعت به اوج زیبایی خودش میرسه اردیبهشته و تو هم خوشگل ترین گلی تو گل های اردیبهشتی ...
عزیزدلم امروز روز مادر بود و من واسه دومین سال مامان شما بودم نمیدونی چه حس خوبیه مامان یه فرشته کوچولویی مثل تو بودن خیلی شیرینه که یه موجود کوچولو مثل شما واستون بخنده نمیدونم نمیشه توصیفش کرد فقط همینو واست بگم که با تموم وجودم دوست دارم پسرکم ...
- و اما جوجه خروس من دیگه حسابی شیطون شدی و این هم از محل جدید بازی های شما ...
هر چی انگشتمو به علامت نه نه تکون میدم که آرمان نه.... بهم میخندی دستت رو تکون میدی و میگی نه نه ... یا واسم دست میزنی تا موضوع کاملا فراموش بشه
خیلی بلا شدی هر وقت میبینی من سرم گرم کاریه زودی میری رو میز تلویزیون و خودتو میکشی بالا بعد با دقت نیگام میکنی ببینی چه عکس العملی نشون میدم ...اگه حواسم باشه بهم میخندی ولی اگه ببینی حواسم نیست محکم دستتو میکوبی به تی وی .... ازدست تو
اون میز هایی هم که جلوی تی وی هستند به خاطر شما گذاشته شده البته دیگه کم کم باید به فکر راه چاره دیگه ای باشیم این وضعی که شما پیش میری .
- بهت میگم آرمان نفس مامان کیه: جنابعالی دستتون رو میزارین رو شکمتون ( منظورت اینه که دستت رو سینه ات هست ) بعد میگی عم ( یعنی من ) اون وقت من این شکلی میشم
- بهت میگم پات کو : پاهای خوشگلتو میاری بالا و میگی آ آ آ آ
- موقع غذا خوردنت هم که معمولا قاشق میگیری دستت و دور اتاق میچرخی کل دیوار های اتاق و سرامیک ها و فرش و ... هم معمولا همزمان با جنابعالی غذا نوش جان میکنن .. آخه این چه مدل غذا خوردنه مامان جونم ؟؟
- و حالا یه سری عکس از فرشته بهشتی من در روز 11 اردیبهشت سال 91 و 11 اردیبهشت سال 92 قربونت برم گلم
و اینم 11 اردیبهشت امسال ( اون بالش طرح گل فقط جهت مقیاس گذاری گذاشته شده )
این جیگمل منه وقتی فقط 8 روزش بود ...
اینجا هم تو بغل مامان شهناز جون بودی هنوز ناف خوشگلت نیفتاده بود عزیزکم ...
این عکسو به مناسبت روز مادر گذاشتم ..
مامان گلم ممنونم واسه همه زحماتی که واسه من و جوجوی من کشیدین. دستتون رو میبوسم
چند روز پیش داشتم مروری به عکس های قدیمی میکردم و این عکس ها رو پیدا کردم واسه خودم خیلی جالب بود گفتم از بچگی های امیر علی هم تو این وبلاگ عکس بزاریم تا برای پسر عموش در آینده خاطره بشه . اینم از عکس ها
اینجا امیر علی کوچولوی ما فقط بیست روزش بوده
البته این آقا کوچولو دیگه واسه خودش مردی شده و سال تحصیلی آینده به امید خدا مدرسه میره
امیر علی تو بغل عمو عباس و عمو امید ....
امیر علی تو بغل بابایی و عمو عباس
- و مثل همیشه دوستون دارم و میبوسمتون ....