آرمان جان آرمان جان ، تا این لحظه: 12 سال و 19 روز سن داره
رادمان جانرادمان جان، تا این لحظه: 5 سال و 4 ماه و 24 روز سن داره

♥ آرمان ، قدم باد بهار ♥

9 ماهگی مبارک

1391/11/6 1:31
نویسنده : مامان آرمان
450 بازدید
اشتراک گذاری

- سلام به همه دوستان گلم . 3 بهمن ماه شما 9 ماهه شدی و من کلی شرمندم که وبلاگتو دیر آپ میکنم آخه مامانی شما خیلی شیطوووووون شدی و کلی کار  بامزه تو این ماه یاد گرفتی یه دفعه تمام استعداد هات شکوفا شد و تبدیل شدی به یه آرمان گلی شیطون بلا الهی من قربونت برم که شیطونی هات هم با نمکه فدات شم .

- تو این ماهی که گذشت شما از سینه خیز پیشرفت کردی و خیلی قشنگ و با مهارت خیلی زیادی چهار دست و پا میری بعضی وقتا که ذوق میکنی اینقدر تند تند میری که نگرانت میشم یه وقت زمین نخوری و دیگه اینکه الان خیلی با مهارت دستت رو به جایی بند میکنی و بلند میشی مخصوصا اگه مبل باشه دستت رو میگیری و بلند میشی و همین جوری حتی چند قدم هم راه میری . نفس مامان دیگه بگم که چه جوری میز تلویزیون رو میگیری و بلند میشی کار خیلی خطرناکی میکنی من همش میترسم خدای نکرده شما بیفتی جالبه که هر وقت میری سمت تلویزیون برمیگردی یه نیگاه به من میکنی و منتظری من بیام و دعوا کنمت خلاصه که هر وقت میخوای کارای خطرناک کنی خودت میدونی زیر چشمی یه نیگاه میندازی و سریع و فرز خودتو به مقصودت میرسونی نیشخند

- عاشق قایم باشک بازی هستی باید یه جا قایم بشم و شما منو پیدا کنی اون وقت کلی ذوق میزنی و عاشق این بازی هستی که یکی بیاد دنبالت بگه بگیرمش شما هم تند تند چهار دست و پا بری و دوباره از اول ولی نمیدونم پرا هر چی به آخر شب نزدیک میشیم شما بیشتر دلتون بازی میخواد عصبانی

تازگی ها خوابتون هم خیلی کم شده مگه میخوابی تا کلی از سر و کول من و بابا عباس بالا نری خوابت نمیبره قلب 

 

- یه کار خیلی با نمک یاد گرفتی که هر وقت میخوای بغلت کنن چشماتو ریز میکنی و لبخند بزرگ تحویلش میدی خودتو یه جورایی شبیه موش میکنی فدات شم اینقدر این کار رو با نمک انجام میدی که خاله الهامت میگفت تموم مربی های مهدت عاشق این کارت شدن ....

-  امشب دستاتو به هم میزدی و میگفتی ده ده ده ده  البته من فکر میکنم اتفاقی بود ولی شاید هم دست دسی میکردی قربونت برم مامان جونم ....

- یکی از بازی هایی که میکنی اینه که با تلاش به مبل میرسی خودتو میکشی بالا یه چیزی هر چیزی که دم دستت باشه از رو مبل میندازی زمین بعد با زحمت فراووووووون بر میداریش دوباره میندازی زمین و این کار رو اینقدر تکرار میکنی که پدر اون چیزی که دستت بوده رو در میاری که معمولا هم گوشی تلفنه یا موبایل من بیچاره نیشخند آخه من موندم تو این حرکتت قلقلی مامان .

- یه بازی دیگه هم اینه که معمولا گوشی تلفن رو از قصد میندازی زیر مبل بعد با زحمت برمیداریش دوباره روز از نو و روزی از نو...خوشمزه این کارات خیلی خوشمزه است مامان جونم خخخخخخخخ 

- به حموم خیلی علاقه داری هر وقت بابا عباس میخواد بره بیرون من شما رو میبرم تو حموم شما اینقدر ذوق میکنی که یادت میره بابا جون از خونه رفته بیرون نیشخند

- راستی تو این ماه بابا عباس واسه اولین بار شما رو تنهایی برد حموم هم شما و هم بابا عباس هر دوتون کلی کیف کردین پدر و پسر ....

- متاسفانه غذا خوردنت خیلی خوب نیست یه روز خوب یه روز بد اما من امیدوارم که بهتر بشه ...

- دیگه الان یادم نمیاد چه کارایی جدیدا یاد گرفتی بعدا دوباره میام واست مینویسم ...

این ماه مامان تنبل واستون کیک نپخت ولی مهمون آیسا گلی بودیم که چند تا از عکس هاش رو واست میزارم  .

آرمان و آیسا

این هم یه عکس عشقولانه از آرمان جونم و آیسا قلقلی خاله الهی من فدای اون چشم های نانازت و لپای خوجلت بشم خاله جونم ... جووووووووونم گیره سر آیسا قرتی خانوم .

قرتی خانوم

 

این دو تا نفس من هستن قلب

آرمانو مهمونی

شیشه شیر منو ول کن خخخخخ

فسقلی ها

معرفی میکن فسقلی ها از سمت چپ غزل خانوم که دقیقا 6 ماه از بزرگ تر از آرمان هست و بعدی هم که آیسا نفس خاله بعدش هم که شادی خانوم خوشگل خاله و آخری هم که معرف حضورتون هستند آقا آرمان عسل مامان

شیطنت

اینم یه عکس از شیطنت آرمان خونه خاله لیلا جون

من و غزل

و یه عکس اختصاصی با غزل خانوم

ماهان جونم

ایشون هم آقا ماهان گل پسر خاله معصومه جونم هستند

مهمون داری

اینم از رسم مهمون نوازی جناب آرمان خان .....

آرمانی

آرمان : آیسا جونم بیدار شو ببین واست مهمون اومده . با زبون خوش بیدار میشی یا بیام موهاتو بکشم از خود راضی

خخخ

حالا که بیدار نمیشی منم میرمو کشوت رو به هم میریزم لباسات هم میپوشم

ممممم

اینم یه عکس اختصاصی از لباس های آیسا گلی واسه مامان شهناز جونم البته همه این وبلاگ مخصوص مامان شهنازه

23265

 برم دنبال کار خودم ....

آرمان زلزله 666666666666

عاشق این مدلی خوابیدنتم مامانی

لالالالالالا

- و مثل همیشه دوستون دارم و به خدای بزرگ میسپارمتون .....

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مامان شهناز
6 بهمن 91 21:51
سلام به گل همیشه بهارم قدم گذاشتن درنهمین ماه زندگیت روبه تو مامان وبابا تبریک میگم امیدوارم که زیرسایه هردوشون بزرگ بشی وهرروزموفقترباشی عسلم قربون اوشیرین کاریهات برم من که دلم ضعف میره هروقت وبلاگتو می بینم انشالله که همیشه تووایسای عزیزونازمسالم شاداب باشیدعاشق هردوتون هستم ومیبوسمتون بوسسسسسسسسسسسسسسس

سلام مامان جونم نمیدونی چقدر دلم واستون تنگ شده هر روز که میگذره بیشتر دلم براتون تنگ میشه انشالله با دعای خیر شما ممنونم که زحمت میکشید بوس بوس
سمان مامان آرشیدا
6 بهمن 91 23:52
9 ماهگی مبارک آرمان خان.
ایشاللا 9 سالگی و 90 سالگیت عزیزم.
چه کارایی یاد گرفتی وروجک. حسابی شیرین شدیا.
چه عکسای با مزه ای از بچه ها کنار هم.
خیلی خوبه که آرمان تو خونواده تنها نیست.
آرشیدا که از دو طرف اولیه و تنهاست و هم بازی نداره.
ببوس آرمان نازم رو برام مامانی.

مرسی سمان جونم خدا ایشالله آرشیدا گلی رو واستون نگه داره آرمان هم تنهاست این خاله ها و عمو هایی که میبینی اغلب عموه و خاله هایی هستند که دوست جونی های ما هستند و البته مثل خواهر و برادر واقعی برای ما عزیز هستند وگرنه آرمان گلی فقط یه پسر عموی نازنین داره
خاله ملیحه آرمان کوچولو
7 بهمن 91 9:03
سلام عشقم زندگیم نفسم. الهی قربون قدوبالات برم من آخه توچقدر ناز تودل برو هستی خاله جونی فدای اوشیطنتهات برم من... قربونت برم الهی چه دوستای نازی داری مثل خودت مخصوصا آیسا تپلی هواشوداشته باش خاله جونی مثل یه مرد.قربونت برم که اینقدر به کشو علاقه داری بیا اینجا خودم یه عالمه کشو دراختیارت میزارم.قربون اون مدلی خوابیدنت برم الهی ....انشاالله که لبت همیشه خندون باشه گلم وسالم وسلامت زیر سایه مامانی وبابایی سالهای سال

مرسی خاله جونم مثل همیشه ممنونم که اینقدر به من لطف داری و مثل همیشه دلتنگتون هستم و جات اینجا خالیه خاله جونم بوس
فریده
7 بهمن 91 11:11
سلام دختر خوب و البته تنبل. کجا بودی هر روز سر زدم به وبتون بلکه عکسی نوشته ای حرکتی چیزی ببینم دیدم نه بابا این مامان خانم تنبل تر از این حرفاست. خلاصه نگرانت شده بودم عزیزم. امیدوارم همیشه و همه جا در کنار شوهر و فسقلیت بهت خوش بگذره. مراقب خودتون باشید

سلام گلکم یه 10 روزی مسافرت بودم بعدش هم که نتم قطع بود و البته تنبلی هم که دیگه بود دیگه خلاصه ممنونم که به ما سر میزنی خیلی دوستون دارم و دل تنگتون هستم بوس بوس
مامان هیربدکوچولو
7 بهمن 91 12:38
هزارماشاا... به این گل پسر. خدا حفظش کنه .الهی بگردم با اون خنده های نازنازیش باآیساجونی چه ژستی هم گرفتن هردو تا شون نفسند. خداسلامت نگهشون داره از طرف ما قندعسلتو هزار تا ببووووووووووووووووووووس


ممنونم لطف دارید خدا هربد کوچلوی نانازو حفظش کنه بوس واسه هستی خانوم و داداش گلش
مامان نسترن
7 بهمن 91 14:24
گل پسر همیشه سالم وسلامت باشی.
مامان حمید کوچولو
8 بهمن 91 15:20
سلام آرمان جونم ماخیلی وقته که منتظرت هستیم

9ماهگیتم مبارک باشه عزیزم


سلام عزیزم ممنونم که به ما سر میزنید خدا گل پسر شما حفظ کنه بوس واسه حمید کوچولو
گوگولی
9 بهمن 91 11:41
سلام مامان گل من دوس دارم باهات تبادل لینک کن اگر دوس داشتی منو با نام قالب ها گوگولی برای نی نی وبلاگ لینک کن و بعد بگو تا منم لینکت کنم
خاله مهدیه
10 بهمن 91 21:10
فقط میتونم بگم عاشـــــــــــــــــــــــقـتــــــــــم گوگولی خاله ...


مرسی خاله جونم با اینکه یه عالمه کار داشتی اومدی بهم سر بزنی منم عاشقتم بوس بوس
خاله خاطره
11 بهمن 91 16:05
سلام نفسم با تاخیر 9 ماهگیتو تبریک میگم دلم یه عالمه واست تنگ شده


مرسی خاله جونم فدات شم جاتون اینجا خالیه . مامانی خیلی وقته میخواسته با شما تماس بگره ولی وقت نکرده بوس بوس واسه ایلیا گلم
دایی
12 بهمن 91 16:14
دایی جون نه ماهگیت مبارک باشه ، خیلی خیلی خوشالم که از نزدیک دارم میبینمت ، خیلی بزرگ شدی ، ماشالا هزار ماشالا . خیلی شیرین و بانمک شدی
، بی صبرانه منتظریم که راه بیفتی و حرف بزنی


مرسی دایی جونم منم خیلی خوشحالم که الان پیش من هستین یه عالمه دوستون دارم
م
14 بهمن 91 12:18

جوجست


جوجه طلایی