آرمان جان آرمان جان ، تا این لحظه: 12 سال و 21 روز سن داره
رادمان جانرادمان جان، تا این لحظه: 5 سال و 4 ماه و 26 روز سن داره

♥ آرمان ، قدم باد بهار ♥

خستگی خرید

1391/6/3 14:55
نویسنده : مامان آرمان
521 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز با آقا آرمان گلمون رفته بودیم خرید  پسمل گلم خیلی خسته شد آخه داشت میخوابید که رفتیم بیرون و بیرون هم نتونست بخوابه آخه الان دیگه محیط بیرون واسش جذاب شده و با دقت همه جا رو نگاه میکنه و مثل قبل دیگه وقتی میشینه تو ماشین سریع خوابش نمیبره .123222255

آقا آرمان خیلی پیشرفت کرده جدیدا خیلی سخت رفته تو کار آواز قبلا هم آواز میخوند ولی نه با این جدیت الان دیگه با جدیت آواز میخونه البته بگم ها بیشتر وقتایی که کار پیف داره آواز خونیش میگیره نیشخند از کارای دیگه ای که چند وقته با جدیت دنبال میشه اینه که وقتی عروسکش رو میگیریم جلوش با تلاش هر چه تمام تر میخواد بگیردش و ببرش به سمت دهنش و همیشه وقتی نمیتونه ببرش سمت دهنش حرصش میگیره12545454545454 و سریع دستشو میکنه تو دهنشو یه گاز محکم میگیره ... بمیرم واسه انگشتات مامانی آخه این چه کاریه که میکنی مگه خود درگیری داری پسرم ...3265989 اینم از عکس بغض پسرم ایشاله که هیچ وقت بغض نکنی پسرم ولی خودمونیم ها وقتی بغض میکنی خیلی خوردنی میشی گلکم بغل

121548787

و اینم از خریدای آرمان گلی دست پسر گلم درد نکنه فدات شه مامانی...

23232659898

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

سمان مامان آرشیدا
3 شهریور 91 14:03
عزیزم خسته نباشی.
آفرین به تو پسرخوب.
خاله جون به دستت رحم کن خوب گناه داره بیچاره.
قربون بغضش برم که خوردنی ترش میکنه.


از دست این مامانی که همش از من کار میکشه. خوش به حال آرشیدا خانوم جیگر بوس بوس یه عالمه واسه آرشیدا
مامی هلیا(خاله لیلا)
3 شهریور 91 15:07
الهی خاله قربونت بره نفس من که اینقد جیگر شدی نفس خاله.دلم واست ضف کرده .رفتی خرید خسته نباشی بازم لپات قرمز شده عجیجم.؟؟؟بعدشم این مامانی چقدر از تو کار میکشه گفتیم مرد شدی نه این که سو استفاده ازت بشه نفسم.بوس بوس.دلم واسه صدات تنگ شده پسملممممممممممممممممم


خاله لیلا جونم بیا منو نجاتم بدههههههههههههههههههه بوس واسه هلیا
خاله مهدیه
3 شهریور 91 19:05
الهی واست بمیرم خاله که گیر این مامانی و بابایی سوئ استفاده کن افتادی... آخه از آدم روز تولدش کار میکشن ؟ د.رت بگردم ... نبینم بغض کنی یه وقت همیشه بخند و به همه انرژی بده با اون خنده های قشنگت که الان صداش هم بلند شده ...


مرسی خاله مهدیه جونم واسم کیک نپختی؟
مامان شهناز
3 شهریور 91 21:00
الهی دورت بگردم عزیزدلم روزبه روزبزگترمشی ونازترفدای اون بغض کردنت بشم که اینقده ملوس شدی جیگرم چهارماهگیت مبارک انشاالله صدساله بشی


فدای انگشتاتون بشم مامان شهناز جونم که اینقدر قشنگ تایپ میکنی . مامان جونم 4 ماهه شدم و از شما دورم یه عالمه دوست دارم مامان شهناز جونم
خاله مليحهءآرمان كوچولو
4 شهریور 91 10:28
آخي بميرم برات خاله جوني كي تورو اذيت كرده كه اينجوري بغض كردي.قربون اون بغض كردنت برم كه اينقدر نازه.....
از دست اين ماماني كه اينقدر ازپسرمون كار ميكشه،اون از اسباب كشي اينم از اينهمه خريد.....شما هم خوب كاري كردي تاصبح آوازخوندي واسشون الهي الهي الهي قربونت برم آرماني من


آره خاله جونم اینقدر چهچه زدم که نتونن بخوابن تا اینا باشن به من هی کار بدن بوس واسه خاله مهربونم
مامان نازنین
26 بهمن 92 13:23
بغض کردنی چقدر خوشجل میشه این ای خداااااااااااااااااااااااا