مهمونی واسه آرمان جونی
روز پنجشنبه 12 مرداد بود که یه مهمونی کوچولو به افتخار آقا آرمان گرفتیم و افطاری دادیم اگه خدا قبول کنه
اما متاسفانه هر چی عکس گرفته بودیم همه خراب شده بود .
کلی از همکارای بابا عباس اومده بودن 3 تا هم فسقل و 2 تا تو دلی تو مهمونی بودن یکیشون هلیا جون خاله بود یکی هم آقا بردیا که هر دوشون تو پاییز به امید خدا میان بغل ماماناشون.
تا ساعت 12 شب رستوران بودیم خیلی خوش گذشت شما هم اول مهمونی چون خیلی خسته بودی خوابیدی ولی آخراش دیگه بیدار شدی عسل مامان قربونت برم .ایشالله جشن دانشگاه رفتنت و دامادیتو بگیریم فدات شه مامانی
اینم عکس موقعی که اومدیم خونه از مهمونی حیف که عکس از مهمونی نداریم بزاریم
تو مهمونی که به ما چیزی ندادن بخوریم حالا یه کم دستمونو بخوریم تا بعد .....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی