تفریحات آرمان گلی
حالا که اتاق دار شدیم واسه خودمون کلی تفریحات سالم پیدا کردیم آخه مامانی تازه اثاث کشی کرده . یکی از اون تفریحاتی که عاشقشیم اینه که آویز تختمونو اینقدر نگاه میکنیم و ذوق میکنیم تا خسته میشیم یه عالمه واسه خودمون دست وپا میزنیم و ققققققققققو قققققققووووووو میکنیم و خلاصه میزنیم تو خط آواز هی میخونیم کم مونده دیگه جای شجریان رو بگیریم هههههههههه البته هنوز چند روزه که به چه چه زدن رسیدیم ولی خوب استعدادمون خوبه خیلی زود پیشرفت کردیم .
خلاصه که این مامانی اومد مثلا ما رو خوشحال تر کنه زدو تفریحات سالمونو شکوند حالا دیگه آویز تختمون شکسته از دست این مامانی ولی چیزی بهش نگفتیم آخه خود مامانی کلی ناراحت شد بعدش هم قول داد زود زود یکی خوشگل ترش رو بخره بعدش هم آویزونش کرد به تشک بازیم تا من بیشتر از اینا عصبانی نشم خلاصه مامانی خودش میدونه که وقتی صدامون در بیاد دیگه نمیشه جمعش کرد. اینم عکس ذوق زدنمونه
ولی قول داد که یکی زود بخره زودی رفت و یکی واسمون خرید
خلاصه یکی دیگه از تفریحاتمون هم اینه که زنگ میزنیم به خاله جونیا و عمه جون و مامان شهناز کلی باهاشون حرف میزنیم مخصوصا با مامان شهناز که دیگه نگووووووووووو میشینیم حسابی درد دل میکنیم از کارامون واسش میگیم و از دلتنگیمون و خلاصه پشت سر مامان زری کلی حرف میزنیم و گاهی هم آواز میخونیم ههههههه
دیگه تفریحات زیاد داریم منتها مامانی عکساشو حاضر نکرده تا واستون بزاریم فعلا تا همین جا بسه واستون بوس واسه همتون.......