سلام بر حسین ...
سلام بر حسین ... - سلام به همه دوستان گلم ...
- اول از همه فرا رسیدن ماه محرم و شهادت امام حسین رو به همه دوستان عزیزم تسلیت میگم .
- امروز واسه اولین بار تا درو باز کردم و تو اون طرف در تا منو دیدی گفتی سَی ( سلام ) الهی فدای سلام گفتنت بشم مامان جونم 
- وقتی یه کاری باهامون داری میگی پاشوووووو حتی وقتی در حال ایستاده هم هستی همینو میگی 
- امروز کیسه جارو برقی رو تو کشو دیدی میگی جااو جااو من نمیدونم تو از کجا فهمیدی این مربوط به جارو برقیه فدات شم 
- به سی دی های کودک خلاقت هر روز که میگذره علاقه مند تر میشی تا قورباغه و کانگورو تو قسمت حیووناتش میبینی سریع به من اشاره میکنی تا من فلک زده واست قورباغه و کانگورو بشم 
بعد از کمی شکلک در آوردن واسه جنابعالی رضایت میدین من نمیدونم چرا از خودت مایه نمیزتری مامان جونم ... بس که تنبلی پسرم 
- همش میگفتی مَئی مَئی منم فک کردم طبق معمول فیلم خاله ملیحه رو میخوای واست گذاشتم بعد تو رفتی سمت تی وی و دوباره هی اشاره کردی مَئی یعنی اون کانالی رو که ماهی داره واسم بزار 
- به موز میگی مُش جدیدا به موز خیلی علاقه مند شدی گلکم
- روزایی که میری مهد وقتی میام مهد دنبالت میبینم که با بچه ها حسابی مشغول بازی هستی اونم نه با هم سن و سالات با بزرگ تر ها اون وقت با خودم میگم خدایا شکرت چه قدر پسرم بزرگ شده ماشالله 
- در کل با وجود اینکه صبح ها خیلی سخته مهد بردنت و شما تو خواب ناز هستی وقتی رووونه مهد میشم و مامان بسی غصه داره که چرا پسرشو از خواب ناز بیدار میکنه اما به وضوح میبینم که روزایی که میری مهد کلمات جدید تری رو یاد میگیری و بیشتر علاقه به بازی های فکری و کتاب خوندن پیدا میکنی 
- به کت میگی تُت منظورت همون کاپشنه .
- وقتی یه کار بد میکنی مامان دعوات کنه اگه تنها منو وشما تو خونه باشیم میدونی که باید یه جوری قضیه رو خودت به تنهایی حل و فصل کنی یه کمی نگاه میکنی بعد به انواع روش های مختلف میخوای حواس مامانو پرت کنی اگه هم موفق نشی مامان بیچاره رو گاز گازی میکنی ولی وقتی تنها نباشی بغض میکنی و گریه میکنی
- به دایره میگی دایییه 
از این اسباب بازیت خیلی خوشت میاد دیگه میتونم بگم همشو بلدی و تند تند هر کدومشون رو سر جای خودش میندازی ولی اول از همه مثلث بعدش دایره و بعدش هم بقیه شکل ها ...
امروزهم با هم دیگه رفتیم همایش شیرخوارگان حسینی اما شما اصلا ننشستی و همش راه میرفتی واسه همین اصلا نتونستم دعا کنم ... یاد پارسال افتادم که شما خیلی کوچولو بودی و حالت اصلا خوب نبود خدا رو شکر کردم که امسال حالت خوبه ....
اینم از عکس های همایش و چند تا عکس دیگه ...
برای دیدن عکس ها لطفا به ادامه مطلب برید ...
شما تو محوطه بودی و داخل نمیومدی
شما و آقا آرتین در حال شیطنت 
اینم یکی دیگه از دوست داشتنی هات هستند که البته دیگه چیزی ازش باقی نمونده
و مثل همیشه دوستون دارم وبه خدا میسپارمتون ...
واااای که چقدر ناز و معصوم شده آرمان خوشکلم تو این لباس سفید
همه عکسهاشم ناز و خوشکل و خوردنی هستن 
