وقتی با خاله تنها میشم
چند روزی که خاله جونم پیشم بود دیگه مهد نمیرفتم و پیش خاله جونم میموندم البته این چند روز متاسفانه مریض بودم و بی حال که البته روز آخر که بهتر شده بودم خاله جونم کلی ازم عکس گرفت ...
این چند تا عکس از شب شام غریبانه
ببینم تو کمد چه خبره؟؟؟
من و ماشین کادویی از طرف دایی جونم ... ممنونم دایی جونم
این دیگه کیه؟ شما ؟چقده خوش تیپه ....
آخه منو تو قابلمه گذاشتی چی کار خاله جونم؟؟؟
وقتی بعد از کلی شیطنت با هزار زور و بلا لالا میکنم... البته اگه به چشمام دقت کنین میبین نیمه بازن و هنوز دلم نمیاد لالا کنم
این جا هم نا مردا دوباره رفتن رستوران و به من فقط یه تیکه نون دادن که اونم هر وقت میبردم تو دهنم ازم میگرفتن
و مثل همیشه دوستون دارم و میبوسمتون...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی