آرمان جان آرمان جان ، تا این لحظه: 12 سال و 21 روز سن داره
رادمان جانرادمان جان، تا این لحظه: 5 سال و 4 ماه و 26 روز سن داره

♥ آرمان ، قدم باد بهار ♥

آرمان مشهدی

1391/6/31 20:01
نویسنده : مامان آرمان
1,383 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه دوستان از تاخیر پیش اومده معذرت میخوام آخه الان با آرمانی حدود دو سه هفته ای میشه که اومدیم مشهد خونه مامان شهناز آقا آرمان و به دلیل ترافیک کاربراننیشخند کامپیوتر کمتر وقت میکنیم وبلاگ آرمان خان رو آپ کنیم  در حال حاضر هم آرمانو خواب کردیم دایی جونش هم رفته بیرون و خاله جونش هم تو نوبته نیشخند خلاصه اینجوریاست ولی در عوض کلی عکس داریم  که حتی خیلی هاش هم وقت نکردیم بریزیم رو کامپیوتر ...

- این هفته هایی که گذشت خیلی به آرمان خوش میگذره از لحظه ورودش کلی هدیه گیرش اومده ...

کادووووووو

تو این عکس آرمان کلی خوشحاله از کادو هایی که گیرش اومده توضیحاتش این که لباس سبز از طرف خاله خاطره شلوارش از طرف خاله صدیقه عروسک زرافه  و هواپیما از طرف خاله ملیحه و ماشین رنگی  و استیکر های عروسکی از طرف خاله مهدیه کفش های اسپورت ، مامان شهناز  و کاپشنش هم از طرف بابا عباسش هست...  و اینم یه عکس دیگه از کادو هاش ...

کادو1

بازم اول مهر شد و آرمانمون کتاب دفتر هاشو پهن کرده ...

مهررررررررر

برم به درس و کتابام برسم....

مهررررر2

خوب دیگه مهندس شدیم قیافه بگیریم ....

مهندسی

خوب حالا دیگه چی کار کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

3666666666666666

آهان یه عکس از دخمل خاله معصومه جونم بزارم  که خیلی دوسش دارم . معرفی میکنم خوشگل خانوم نازنین زهرا خانوم که از بنده دقیقا یک سال و یک ماه بزرگتر هستن بوس واسه نازنین جونم 

نازنین

و یه عکس اختصاصی هم از عمو مرتضی جونم البته بازم خیلی ناراحتم که از پسر عمو جونم عکس ندارم ایشالله بعدا عکس میزارم ...

عمو مرتضی

وقتی از خواب بیدار میشیم و هنوز سرحال نشده میشیم سوژه عکس این خاله جونی ها و دایی جونم این شکلی میشم...

نمنمنمنمن

و وقتی میبینن من کاملا سرحال نشدم واسه عکساشون این بلا رو سرم میارن عصبانی

لالالالالالاتتتتت

البته ناگفته نمونه که از وقتی اومدیم مشهد حسابی خوشبحالمون شده و کلی چیزای خوشمزه بهمون میدن البته به قیافه من اینجا زیاد توجهی نکنین همیشه اولش یه کوچولو به هم میریزم ولی بعدش خوشمان میاید و حسابی کیفول میشویم ...

نلذرذرذرذذرذرذذر

و وقتی تیپ میزنیم این شکلی ها میشویم...

تاتاتاتاتننننتت

12121111111111

و این هم عکس آخری با کلی لبخند واسه همه شما دوست جونی ها که وبلاگمو میخونین 

1212121222

برم دیگه این خاله مهدیه داره کج نیگاه میکنه الان دایی هم میاد ...

مثل همیشه عاشقتونم و میبوسمتون .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

خاله مهدیه
1 مهر 91 16:25
این روزا به ماهم خیلی داره خوش میگذره ...زندگی خاله ... آخه تو و مامان زری پیشمونین... حیف که بابایی عباس اینجا نیس... نفس خاله قربونت برم که تو همه این عکسا مثل فرشته هایی ... مرسی که اینقدر عکسای خوشگل خوشگل میذاری ... همه این کادو هایی که گرفتی در برابر کادویی که خدا 5 ماه پیش به ما داده هیچه، هیچ کدوم قابل تو رو نداره جوجوی نازنازی ... بوووووووووووووووس واسه همه اون قشنگیات ... دست مامان زری درد نکنه که اینقدر اینجا رو خوشگل میکنه

مرسی خاله مهدیه جونم نصف بیشتر این عکسا که هنر نمایی خودتونه دیگه دست شما درد نکنه. از کادو هاتون هم ممنونم

hoda
2 مهر 91 22:09
سلام عزیزم نی نی تون خیلی بانمکه اسپند یادت نره مامان گلش
khale mahnaz
3 مهر 91 11:34
yani man ashshshshshshshshshshshshsheghetam dg midunesti bachche ?
delam mikhad fesharet bedam betterekunamet albate ba ejaze mamani





مرسی خاله مهناز جونم ممنون که دوباره اومدی بهم سر زدی. در ضمن شما صاحب اختیاری ... بوس بوس
khale masoomeh
3 مهر 91 11:37
salam khle jun man hamishe ax haye oshteleto niga mikonam amma nashode bud nazar bedam,kheili jigari to khale,du3t daram havartaaaaaa


وای خاله معصوم جونم چقدر خوشحالم کردی یه عالمه دوست دارم بوس بوس