آرمان جان آرمان جان ، تا این لحظه: 12 سال و 20 روز سن داره
رادمان جانرادمان جان، تا این لحظه: 5 سال و 4 ماه و 25 روز سن داره

♥ آرمان ، قدم باد بهار ♥

یادداشت های خاله الهام

1392/11/22 15:49
نویسنده : مامان آرمان
1,754 بازدید
اشتراک گذاری

- با سلام به همه دوستان عزیزم 

- آرمان جونم همین جور که واست نوشتم به خاله الهام یه دفترچه دادام که واست هر روز مینویسه چه کارایی کردی راستش رو بخوای خودمم واسم جالب بود بدونم تو مهد چی کار میکنی خاله الهام نازنین هم زحمت میکشه و مینویسه و خیلی هم زیبا مینویسه من که خوشم میاد حالا یه روزش رو واست مینویسم البته این دفترچه یادداشت رو واست یادگاری نگه میدارم تا در آینده خودت بخونی و کیف کنی پسر نازنینم 

- اینا نوشته های الهام جون هستن من دقیقا همون جوری که نوشته مینویسم و سعی میکنم توش دخل و تصرفی نداشته باشم عزیزکم :

- امروز 21 بهمن ماه هست و ما جشن انقلاب در مهد داریم من و آرمانی هم توی جشن انقلاب بودیم خیلی بعمون خوش گذشت آرمانی با پرچم و بادبادک خیلی بازی کرد و ازش پذیرایی شد و شیرینی نوش جون کرد و از جوجو چند تا عکس گرفتم ( عکس هاش رو واست میزارم ) بعد از اینکه جشن تموم شد و بچه ها رفتن تو حیاط آرمانی هم رفت تو حیاط و تاب بازی کرد و بعد از بیست دقیقه که اومدیم داخل خمیر بازی کردیم و بعد مثل همیشه الاکلنگ و ماشین بازی کردیم خلاصه که دیگه همش بازی میکنیم و از اینکه آرمان رو شاد میبینم خیلی لذت میبرم یه چیزی که واسم جالب بود اینکه امروز یه دفعه گفت خاله  گمه ( گرمه ) و لباسشو در آورد  کلی واسش ذوق کردم دیگه نفس خاله بزرگ شدهماچ البته بعضی وقت ها تو ذوقم میزنه چشمک

خلاصه مامانی بهمون خوش گذشت خیلی خوب غذا و خوراکی هاش رو خورد و ... اندازه دنیا دنیا دوست دارم آرمانی 

 

منم از نوشتنش لذت بردم و خیلی خوشحالم  که آرمانی مامان اونجا با الهام جون بازی میکنه و بهش خوش میگذره  اینم عکس های توی مهد

قربونت برم نفسم قلبقلب

اینم از عکس های جشن انقلاب فدات شم موش موشک مامان

اینم از دوستای مهدت البته من هیچ کدوم رو نه تا حالا دیدم و نمیشناسم وقتی میام دنبالت همه بچه ها رفتن خونه هاشون بمیرم که شما از همه زودتر میری و از همه دیر تر برمیگردی قربونت برم

قلبقلبقلب

آرمان جونم عاشقتم تو پست بعدی واست مینویسم که تازگی ها چقدر آتیش پاره شدی فعلا تا خوابیدی برم که کلی کار نا تموم دارم  ماچ  

- مثل همیشه دوستون دارم و به خدا میسپارمتون قلب

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

راحله
22 بهمن 92 17:18
چه عکسای خوشملیییییییییی دست خاله الهام هم درد نکنه
خاله ملی
22 بهمن 92 20:34
سلام نفسم الهی فدای تو بشم من جوجوی خاله آخه تو به این جوجه ای تو جشن انقلاب عکسات خیلی خیلی نازن مثل همیشه دوستای خوبی هم داری . دست خاله الهام جون درد نکنه که با یاد داشت کردن کارات هم یه یادگاری واسه شما میزاره هم ما رو خوشحال میکنه ... راستش دوست داشتم من به جای خاله الهام بودم از این لحاظ که بیشتر وقتا با جوجوی منه نفسمی زندگیه خاله
مامان آرمان
پاسخ
ممنونم خاله جونم چند روزه شما زنگ میزنی تا با من صحبت کنی ببخشید که من خودمو لوس میکنم و حرف نمیزنم بوس واسه خاله جونم
مینا مامان آرمانی
22 بهمن 92 22:45
خاله نمیدونستم آرمانی مهدکودکیه.... خاله مگه شما شاغلین؟ خیلی عکساش قشنگه...حتما اون دفتر رو واسش نگهدارین خیلی خیلی جالب میشه
مامان آرمان
پاسخ
بعله عزیزم شاغلم ممنونم از شما مینا جان
مامی آیسا(خاله لیلا)
23 بهمن 92 1:26
سلام عزیزم.به به چه عکسهای قشنگی و دست خاله الهام درد نکنه چه قلم خوبی...آرمان جونی فدای حرف زدنت بشم که بعضی وقتا به منم میگی مامان و با این مامان گفتنت دلم یه طوری میشه عزیزم ایشلا همیشه شاد باشی خیلی دوستت دارم پسر نازم بووووووووووووووووس
مامان آرمان
پاسخ
آره لیلا جان نه که آرمانی شما رو خیلی دوست داره واسه همین شما رو هم مامان خطاب میکنه
مامان شهناز
23 بهمن 92 10:57
سلام گلم ماشاالله دیگه داری حسابی بزرگ میشی میتونی راحت بگی که گرم ویاسرده یاهرچیزدیگه خداروشکربرای اینهمه نعمتی که به ماداده انشالله بتونیم شکراین نعمهاشوبادرست تربیت کردنت بجااوریم قربونت برمچه شیرین عسلی شدی تو من که دلم واست ضعف میره دست خاله جون الهام هم درد نکنه بااون یاداشتهای ورزانه منکه خیلی خوشم اومد دستش دردنکنه الهی که همیشه سالم وشادوعاقبت بخیرباشه فدای پسر گلم برم الهی همیشه شادوپرشورونشاط باشی وزیرسایه مامانوبابای مهربون بزرگ بشی میبوسمت
مامان آرمان
پاسخ
فدای شما بشم مامان جونم راست میگین هر چقدر هم شاکر باشیم باز هم کمه خدا به من خیلی لطف داشته که همچین مامان مهربون و پسر خوشگلی داده
مامان ماهیار
23 بهمن 92 19:56
سلام خوش شدم به وبم سر زدید من شما را لینک کردم آرمان جون را از کی مهد گذاشتید
مامان آرمان
پاسخ
ممنونم عزیزم راستش از 6 ماهگی البته از روی اجبار
خاله سارا و دوستت آرمان
24 بهمن 92 10:13
آفرین به مامان سخت کوش با اینکه اونطور که خودتون میگید ... ولی بازم میاین و وب آرمان جونو آپ میکنید. خوشبحال آرمان که مامانش خیلی میخوادش الهی قربونت بشم آرمانی عکس آخری چرا اخم کردی؟ لابد حسابی خسته شدی... اخم نکن همیشه بخند بووووووووووووووووووووووووووووووووووس آبدار برا آرمان گلی خاله
مامان آرمان
پاسخ
فدای تو سارا جونم راستش اوضاع اون قدر هم که فکر میکنی بد نیست آخه من کل هفته رو نمیرم سر کار
مرجان مامان آران و باران
26 بهمن 92 0:14
سلام عزیزم مرسی به ما سر زدی دوست خوبمممم خدا ارمان خوشگل نازو حفظ کنه من لینکتون کردم بوسسسس
مامان آرمان
پاسخ
ممنونم عزیزم بوس
خاله مهدیه
26 بهمن 92 16:32
سلاااام عشق خاله ... قربونت برم که اینقدر شیرین و بامزه شدی ... ماشالا تو مهد بین همه بچه ها می درخشی ... دست خاله الهام مهربون و دوست داشتنی درد نکنه ... کاش من به جای خاله الهام همش پیشت بودم ...
مامان آرمان
پاسخ
فدای تو بشم خاله جونم خیلی دوست دارم و کلی دلم واستون تنگ شده
دایی
26 بهمن 92 16:34
خب دیگه آقا آرمانمون شده انقلابی باریکلا دلم خیلی براتون تنگ شده ، این دفعه آرمان رو ببینم ولش نمیکنم حالا ببین کی گفتم . بووس
مامان آرمان
پاسخ
بعله پس چی فک کردی دایی جونم
خاله حمیده (مامان دیانا جون)
20 اسفند 92 2:53
آرمان از همشون خوشگلتره!!!!! ای جان دل خاله خیلی دوست دارم خیلییییییی زیاد.
مامان آرمان
پاسخ
فدات بشم گلم نظر لطفته