آرمان جان آرمان جان ، تا این لحظه: 12 سال و 20 روز سن داره
رادمان جانرادمان جان، تا این لحظه: 5 سال و 4 ماه و 25 روز سن داره

♥ آرمان ، قدم باد بهار ♥

موهام عَفت

1392/5/29 0:30
نویسنده : مامان آرمان
436 بازدید
اشتراک گذاری

- با سلام به همه دوستان عزیزم .

- عزیز دلم تو ماه گذشته یه مروارید خوشگل دیگه هم در آوردی این دفعه هم متاسفانه خیلی اذیت شدی مثل دندون های قبلی تب و بی اشتهایی و همش اذیت بودی قربونت برم اگه قرار باشه واسه هر دندونت این جوری اذیت بشی دیگه خدایی نکرده چیزی ازت باقی نمیمونه ناراحت

- اومدم اینجا واسه مامان شهناز و خاله ملیحه عکس بزارم از کوتاهی موهات بس که نگران موهات بودن و من و بابا عباس رو به خاطر کوتاهیشون دعوا کردن واسه همین بقیه حرفها ایشالله واسه بعد میام واست تعریف میکنم مامان جون چه کارایی یاد گرفتی ...

آرمان من

راستشو بخواین من خودم هم وقتی آرمان جونمو با این موها دیدم خیلی تعجب کردم فک نمیکردم اینقدر کوتاه بشه تعجب

236

ولی بازم خوش تیپ ترینی گلکم عینک

شیطووون

این هم یه عکس از آرمانی در حال ارتکاب جرم نصف بیشتر شربتمو رو قالی آشپزخونه خالی کرده مجبور شدم کل زندیگیو که آلبالویی شده بود بشورمعصبانی

آری آری

موهام

موهای نازنینم کجایین که یادتون به خیر خنثی

آرمان و آیسا

این هم از فداکاری های پسرم قلب

آیسا

و این هم آیسا گلم 

جوووونم

و این عکس هم از آرشیو عکسام پیدا کردم چون خیلی دلم واسش تنگ شده همین جوری بی مقدمه از ایلیا جونم عکس میزارم ...ماچ

ایلیا

خخخخخخ

بعدا میام وشیرین کاری هات رو به تفصیل مینویسم الان زیاد وقت ندارم .... فعلا بای 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

خاله ملیحهء آرمان کوچولو
30 تیر 92 18:45
سلام زندگی خاله. الهی من قربون شکل و قیافه ماهت بشم بمیرم الهی حیف اون موهای طلایی وناز نبود آخه! ولی همینجوری هم خیلی نازو خواستنی شدی قربونت برم
نمیدونی وقتی شنیدم موهاتو کوتاه کردن چقدر غصه خوردم همش خوابتو میدیم ......ولی حالا که عکساتو دیدم میبینم که چقدر ماه شدی و البته پیش خودمون بمونه ( یه کم هم شبیه این پسر خیلی شیطونا شدی ها) زهرا جون مرسی که با اینهمه گرفتاری بازم میای و وبلاگ جوجه طلاییمونو آپ میکنی


خاله جونم قربونت برم که اینقده ماهی و واسه من این همه غصه میخوری خیلی دوست دارم .بوس بوس
مامان شهناز
31 تیر 92 1:38
سلام گلم وای که چقددلم واست تنگ شده عزیزدلم واقعادوری ازتوخیلی سخته عزیزدلم هرروز به وبتو می دیم که شاید مامانی عکس جدیدی ازتو گذاشته باشه ولی متاسفانه ناامیدمیشدم قربون اوشکل ماهت برم که همه جوره خوشگل وتودل برو هستی زندگی من چقد ملوس وناز شدی بااون موهای کوتاهت عزیزدلم قربون اون شیطنت بازیهات برم که واسه مامانی کار درست می کنی بگومامان جون انشالله وقتی بزرگ شدم جبران تمام این خستگهیات میشه توتمام کارا کمکت میکنم فدای پسر فداکارم بشم که دوستشواینقد قشنگ بازی میده پطرس فداکا یعنی تو دورت بگردموهورابرای گل پسرم


مامان شهناز جوووووووونم عاشقتم .
مامان دوست داشت که پیش شما بود اما خوب چه میشه کرد ..
دوستون دارم بوس بوس
عمو هومن
31 تیر 92 3:07
سلام عمو. خیلی دلتنگیم.. همیشه شاد و خندون...


ممنونم عمو هومن عزیز که به ما سر میزنید
دایی
3 مرداد 92 3:49
به به تازه مث دایی کچل شدی ، کلی منتظرتم که بیای مشهد دوتایی بریم پارک و کل خوش بگذرونیم ، سالم باشید همیشه


دایی جونم ......... عاشقتم
خاله سارا و دوستت آرمان
4 مرداد 92 15:17
الهی بگردم آرمان خوشگلم مامان بابا چیکارت کردن
عیبی نداره عوضش موهات کلی بهتر رشد میکنن
راستی مامانی ماهم میخواستیم این کار رو با آرمانمون بکنیم اما جرات نکردیم
پس باریکلا به مامان بابای آرمان جون


ما اینیم دیگه.. البته راستشو بخوای خودمم فک نمیکردم اینجوری بشه اینقدر کوتاه ولی خوب نتایج خوبی در حال حاضر در پیش داشته شبا راحت تر میخوابه حموم کردنش هم خیلی راحته
سمان مامان آرشیدا
5 مرداد 92 1:35
آخی مامانی چرا موهاش رو زدین به این نازی بودن. دلتون اومد؟؟؟ آحه چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خاله و مامان شهنازش حق داشتن ناراحت بشن. منم ناراحت شدم تازه حالا کاریه که شده ایشاللا زودی بلند و خوشگل میشه دوباره. مامانی زودی بیا از شیرین کاریهاش بگو.