9 روزگی آرمان گلی
مبارکت باشه پسملم بالاخره روز نهم بند نافتون هم افتاد بعدش مامان شهناز شما برد حموم.
بمیرم که توی هشتمین روز تولدتون بابایی مجبور شد بره ایلام سر کار منو شما هم موندیم مشهد خونه مامان شهناز که شما یه کوچولو از آب و گل در بیای بعد با هم بریم خونه خودمون اتاق پسمل گلم رو بچینم آخه اون موقع که مامانی اومد مشهد تا شما به دنیا بیای هنوز تخت و کمدتون حاضر نشده بود .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی