چهل روزگی.
امروز پسملی مامان چهل روزشون شده . آقا پسملم دیگه روزای سختو داره کم کم میگذرونه کلی واسه خودش آقا شده یه عالمه کارای جدید یاد گرفته همش سر خوشملشو میاره بالا این ورو اون ورو نیگاه میکنه. تازشم پاهاتونو که میگیریم خودتونو به زور میبرین جلو هر کی شما رو میبینه میگه حرکاتتون بیشتر از سنتونه یعنی شما خیلی زبل خان تشریف دارین کلی واسه بزرگ شدن عجله دارین الهی مامان قربونتون بشه. وقتی بهتون شیر کمتر میدیم( آخه آقای دکتر گفته کمتر بخورین که هی بالا نیارین) سریع خودتون دستتونو مشت میکنین و اون وقت ددددددددد بخور همش هم غر میزنین که چرا مامانی کمتر شیر میده الهی فدات بشه مامانی یه عالمه خنده های بلند بلند یاد گرفتین تازشم دیگه وقتی دمر میخوابوننتون دیگه جیغتون هوا نمیره کلی هم استقبال میکنین از این حرکت . گاهی وقتا هم صدا های خوشمل خوشمل از خودتون در میارین مثل هههههههههههه مثل ققققققققققق خمیازه با صدا میکشی هر کی ندونه فک میکنه کلی ازتون کار کشیدیم . دوست دارم مامانی دوست دارم بخورمت دوست دارم تیکه تیکتون کنم هر روز یه تیکتو بخورم لپاتو گاز بگیرم یه عالمه فشار فشورتون بدم خلاصه مامان کلی واست نقشه داره هههههههههه.