عیدانه
- با سلام به همه دوستان عزیزم اول از به همه دوستان عزیزم و به همه کسانی که وب آرمانی رو میخونن این سال جدید رو تبریک میگم انشالله که همه سالی پر از صحت و سلامت و خنده و البته پر از پول داشته باشند و همه فسقلی ها خوشحال و سلامت باشند و اونایی هم که نی نی ندارند انشاله نی نی دار بشند به امید خدا
- یه عالمه خبر داریم و از همه مهتر از تحول بزرگی که تو زندگی آرمانی اتفاق افتاده بنویسم که آرمان جونم رو در تاریخ 26 اسفند از شیر گرفتیم و الان 9 روز از این واقعه میگذره و باید بگم که خیلی خیلی سخت بود همیشه استرس از شیر گرفتن آرمانی رو داشتم که متاسفانه همون جوری که تصور میکردم کار خیلی سختی بود مخصوصا شب های اول تا سوم که خیلی سخت بود همه خونواده بسیج بودن اما آرمانی به شدت گریه میکرد البته فکر میکنم دوری از باباش هم مزید یر علت بود خلاصه که الان خیلی بهتر شده و با قضیه کنار اومده ولی باز هم روزی چند بار یادی ازش میکنه راستش رو بخوای واقعا واسه اون لحضات شیرینی که بهت شیر میدادم تنگ میشه لحظات قشنگی که تو مست بوی شیر من میشدی و من مست نگاهت ...
- یه روز با هم رفته بودیم سوپر مارکت واسه آرمانی کیک برداشتم آرمانی همش بهم میگفت مامان بسه مامان بسه منظورشو نفهمیدم وقتی داشتم حساب میکردم اومد کیک رو ازم گرفت گذاشت سر جاش فهمیدم منظورش اینه که مامان کیک نمیخوام
- و اینکه تو سال جدید عصبانیت آرمانی رو هم دیدیم وقتی داشت با ویدا نوه عمو محمد بازی میکرد با ویدا جون دعواش شد و به شدت عصبانی بود اخم کرده بود و تند تند میگفت نخن دبا ( نکن دعوا )
داشت با خاله مهدیه و عمه مژگان پازل بازی میکرد خاله مهدیه داشت بهش میگفت آرمان اینا رو چه جوری بچینیم آرمانی میگفت اینجوری اینجوری بعد عمه مژگان پازل ها رو برداشت واسش درست کنه آرمان به خاله میگه خاله عمه بلد نیست
- سر سفره همش در حال شمارش لیوان ها قاشق چنگال ها و ... هست اومده وقتی از بیرون میاد میگه مامان دو تا سه تا چهار تا ماشین دایی ماشین بابا یه بار هم نشسته بودیم سر سفره میگه مامان دو تا خاله
- شماره های 1 و 2 و 3 و4 و ... 10 رو هر جا میبینه سریع اسمشو میگه به انگلیسی
دیگه اینقدر جمله و کلمه جدید یاد گرفته که نمیشه تفکیک کرد و گفت کدوما رو جدید یاد گرفته اما همچنان به یادگیری ماشین ها علاقه منده از ماشین ها سمند و پیکان و رو یاد گرفته هر چی ماشین مدل بالا هم میبینه میگه اوووووووووووف عجب چیزیه مگان رو هم هر جا میبینه میگه ماشین پلیسه اما دیگه به ماشین ها صفات جدید رو تعمیم میده مثل ماشین نانجی ( نارنجی ) و .... از رنگها هم بنش ( بنفش) و صورتی رو هم به تازگی یاد گرفته و خیلی راحت تعمیم میده به اشیاء
- تازگی ها یاد گرفته تا یه لباس جدید جلوش میپوشیم میاد دست میزنه بهش و میگه قشنه خعلی قشنه ( قشنگه خیلی قشنگه )
- تا میخواد از در بیاد تو یا روی مبل بشینه به بقیه میگه بفمائید ( بفرمائید )
و اینم از کار جدید آرمانی همش در حال عینک زدنه
و
و اینم از آرمان و سفره هفت سین سال 93
سر سفره هفت سین و هر جا ماهی میبینه و یا وقتی قالب جدید وبلاگش رو میبینه میگه سلام ماهی
آرمانی و کمک های فراووونش قبل از عید تو شیرینی پزی و ....
تازگی ها هر ژستی به آرمانی میگی میایسته تا ازش عکس بگیریم
آرمان و خان دایی عزیز
و اینم هفت سین و کادو های سر سفره که باز هم مثل همیشه نصف بیشتر کادو واسه آرمانی بود
- دوستان عزیزم به خدا میسپارمتون و براتون آرزوی سالی پر از خیر و برکت و سلامتی دارم