آرمان جان آرمان جان ، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 29 روز سن داره
رادمان جانرادمان جان، تا این لحظه: 5 سال و 4 ماه و 3 روز سن داره

♥ آرمان ، قدم باد بهار ♥

علاقه مندی های یک مرد کوچک ❤

1396/3/22 21:57
نویسنده : مامان آرمان
263 بازدید
اشتراک گذاری
سلام عشق نازنینم آقا آرمان گلم این روزای شما داره به سرعت تند تند میگذره یا حداقل واسه من اینجوریه شما خیلی زود داری بزرگ میشی واقعا دلم واسه تک تک روزهای بچگیت تنگ میشه نازنینم آقا تر شدی و علایق و خواسته هات هر روز داره بیشتر و بیشتر پسرونه میشه عزیز دلم مثلا امروز خیلی زود از محوطه اومدی بالا و با عجله گفتی زود تلویزیون روشن کنم خیلی واسم عجیب بود آخه از محوطه و دوستات معمولا به راحتی دل نمیکنی تعجب کردم پرسیدم چرا گفتی آخه امروز فوتبال ایران و اوجبستانه الهی فدات شم وقتی تلویزون روشن کردم دیدم فوتبال ایران و ازبکستانه و تو با علاقه خیلی زیاد نشستی و نگاش کردی
البته بگما خیلی زود تونستی ازبکستان رو درست تلفظ کنی من واقعا دلم برای این روزای مرد کوچولوی خونمون تنگ میشه
این روزا منتظر به دنیا اومدن نی نی خاله مهدیه جون هستیم آقا سپهر گلم انشالله سالم و سلامت دنیا بیاد و هم سپهر جونم و هم آبجی گلم هر دوشون سالم باشن الهی آمین
راستی چیزی که یادم رفته تو پست های قبلی بنویسم علاقه عجیب شما به هواشناسی و جغرافیا هست مثلا هر روز تو اپلیکشن های مختلف هواشناسی موبایل نگاه میکنی و هوای ایلام و تهران و مشهد و اراک رو واسمون گزارش میدی 🤗و واقعا بر اساس پیش بینی ها سعی میکنی برنامه ریزی کنی مثلا به بابا جون میگی بابایی امروز سر کار نرو بابا میپرسه چرا شما میگی آخه امروز هوا خیلی گرم میشه خخخخ معنی و مفهوم دما رو هم خیلی خوب متوجه میشی و میفهی اعداد زیر صفر یعنی سرد و ...
امروز از محوطه زنگ زدی و درخواست پول کردی تا بری واسه خودت طبق معمول آب معدنی بخری خخخخ وقتی بهت گفتم مامان حوصله ندارم بیام پایین بهت پول بدم گفتی خوب بنداز زمین خودم برمیدارم
وقتی گفتم خوب ممکنه باد بیاد و بیفته بیرون از محوطه خیلی با جدیت از پایین داد زدی و گفتی نه مامان مطمئن باش باد نمیاد من خودم چک کردم امروز هوا خیلی گرم میشه و آفتابی و باد نمیاد و من واقعا دیگه حرفی برای گفتن نداشتم عزیزترینم


به شمردن روزها و تاریخ ها اینکه تو چه فصل و چه ماهی و چه روزی و چه ساعتی هستیم خیلی علاقه داری عزیزم و من واقعا تو رو تحسین میکنم نازنینم
خیلی خوب میتونی اعداد رو با هم جمع و تفریق کنی و حتی اگه بهت بگن مثلا بیست و هفت هزار تومن چقدر میشه میتونی حساب کنی چند تا ده تومنی و چند تا از پول های دیگه رو بزاری کنار هم تا بیست و هفت هزار تومن درست بشه
نازنینم در حال حاظر شاکی شدی که چرا بیشتر از حد معمول گوشی گرفتم دستم عزیز دلم بازم تو فرصت جدید میام و از خاطراتت مینویسم
به خدا میسپارمت نازنینم و اینو بدون که من و بابا جون در هر شرایطی دوست داریم 🤗🤗🤗
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

خاله ملی
22 خرداد 96 22:58
الهی من دورت بگردم عشق من. آخه تو چقدر هزار هزار ماشالا شیرین زبونی و باهوش اینقدر قشنگ حرف میزنی که دلیل و منطق میاری واسه حرفات که ما بزرگا کم میاریم😉قربون قد و بالات بشم من بعضی وقتا که تو خونه حرف از هوای گرم یا سرد میشه مابا خودمون میگیم زنگ بزنیم آرمانی ببینیم دمای هوا چقدره😂بعضی وقتا از مامانی میشنویم که منتظری ساعت 6 بشه که بری محوطه بازی کنی ..عاشق این برنامه ریزی و زمانبندی و قانون ومقرراتت هستم زندگی خاله.... ان شالا پسرخاله سپهر هم به دنیا میاد. من قربون شما دوتا جوجه خودم بشم که زندگی من هستین .و قلب خاله هستین هردوتون عاشقتونمممم❤❤❤❤
خاله مهدیه
22 خرداد 96 23:21
ماشالا زندگیم چقدر بزرگ شده.علاقه هاش چه مردونه شده. عاشقتم عزیز دلم که اینقدر باهوش و با استعدادی...هزار ماشالا مرد کوچیک خاله مهدیه...عاشقتم